سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نگاهی به اسم او

بسم الله الرحمن الرحیم ولاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم
نظر

در موضوع: موضوعات وابسته
طرح ایجاد سامانه جامع مدیریت پایگاه داده‌های حوادث معدنی
   خلاصه مطالب:
     ارتقای سطح بهره‌وری و کاهش هزینه‌‌ها و قیمت تمام شده در معادن و حصول ارزش افزوده نهایی در بخش معدن از اهم برنامه‌‌های دولت در این بخش می‌باشد. اطلاع رسانی صحیح و سریع در مورد کم و کیف تولیدات معدنی، امکان مقایسه فعالیت‌‌های انجام شده با شاخص‌‌های جهانی و نیز اهداف و شاخص‌‌های برنامه‌‌های توسعه ای در کشور را فراهم می‌سازد. از طرفی از انجا که بروز حوادث معدنی منجر به تخریب تأسیسات، کارگاهها، انهدام تجهیزات و ماشین‌آلات و آسیب به نیروی انسانی و از دست رفتن زمان کار و غیره می شود، ثبت، گرداوری، پردازش دایمی و ارایه به هنگام آمار حوادث مذکور می تواند دلایل وقوع، تعداد، فراوانی و شدت حوادث معدنی را مشخص، هزینه سالیانه حوادث را محاسبه، و راهکارهای لازم برای پیشگیری و یا کاهش اثرات آنها را جهت‌دهی نماید.
   بدلیل افزایش تعداد معادن و میزان استخراج آنها و به دنبال آن افزایش تعداد حوادث معدنی پردازش داده‌‌های حوادث معدنی در سطوح کلان و ملی به صورت پراکنده و سنتی غیرعملی می‌باشد. در این مقاله سعی شده است با تلفیق مباحث‌نظری در مورد پایگاه داده (Database) و سامانه‌‌های مدیریت پایگاه داده‌(که‌گاهی بانک‌اطلاعات‌نیز نامیده می‌شود) (Database Management System, DBMS)و واقعیت‌‌های موجود در مورد وضعیت داده‌‌های مربوط به حوادث معدنی در کشور، راهکارهای نوینی برای مدیریت حوادث معدنی با تکیه بر آمار و داده‌‌های همه حوادث معدنی در کلیه معادن کشور و بهره جویی از فناوری اطلاعات و ارتباطات(Information Communication Technology, ICT) ارایه شود. بر این اساس، ضرورت‌‌ها و مراحل مختلف طراحی و نیز مشخصات یک سامانه نرم افزاری برای مدیریت و ساماندهی داده‌‌های اماری مربوط به همه حوادث معدنی مطرح می شود. این سامانه امکان ثبت، پردازش و بهره برداری از تعداد نامحدودی داده را در کوتاه‌ترین زمان ممکن فراهم می‌سازد. از مهمترین مزایای چنین سامانه‌ای تبدیل داده‌‌های خام به دانش فنی جهت بهبود وضعیت مدیریت کلان حوادث معدنی می‌باشد.
   واژه‌‌های کلیدی: حوادث معدنی، فناوری اطلاعات، سامانه مدیریت پایگاه داده

   پیش گفتار:
     ایران سرزمینی گسترده با منابع ارزشمند معدنی است که تاکنون بسیاری از آنها مورد استفاده قرار نگرفته و یا در دست اکتشاف است، با این وجود همه ساله صدها حادثه معدنی در معادن کشور رخ می‌دهد که منجر به فوت و قطع عضو ده‌‌ها نفر و زیان‌‌های مالی گسترده می شود. هرچند پیشگیری مطلق از بروز حادثه در معادن تقریبا غیرممکن است و حتی در پیشرفته‌ترین کشورهای جهان هم همواره حوادثی رخ می‌دهد اما این حوادث در کشور ما گاه به دلایل بسیار ساده رخ می دهد که با رعایت اصول اولیه ایمنی قابل پیشگیری است. از سوی دیگر با تاکید برنامه‌‌های سوم و چهارم توسعه بر افزایش میزان استخراج، فرآوری و صادرات مواد و فرآورده‌‌های معدنی و واگذاری بخش عمده‌ای از این فعالیت‌‌ها به بخش خصوصی بیم آن می‌رود که در صورت عدم کنترل و نظارت کافی بر معادن این حوادث گسترش یابد و پیامدهای سنگین اجتماعی و اقتصادی به بار آورد. با این وجود و علی‌رغم این تاکیدات هیچ سامانه تعریف شده‌ای برای اخذ گزارش این حوادث، بررسی علمی- تحقیقاتی آنها و ارایه تحلیل‌‌هایی برای مدیریت و پیشگیری از بروز آنها وجود ندارد. در حال حاضر وضعیت به گونه‌ای است که همه ساله تعداد زیادی حادثه در معادن کشور رخ می‌دهد که به هیچ مرجعی گزارش نمی‌شود و یا به مراجع غیر مسئول گزارش می‌شود.
   از سوی دیگر بسیاری از گزارش‌‌های ارایه شده ناقص، مبهم، غیرکارشناسی و دیرهنگام است که کاربرد چندانی ندارد. تحقیقات ارایه شده در این مقاله با نگاهی کاربردی و توسعه نگر برای حل این معضل ارایه شده است. با استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات(ICT) امکان ایجاد یک سامانه مکانیزه برای جمع آوری و تحلیل داده‌‌ها و ارایه گزارش‌‌های مفید و کاربردی فراهم می‌شود که می‌تواند ضعف‌‌های موجود در اطلاع رسانی و تحلیل حوادث معدنی را از میان برده و چشم انداز روشنی را فراروی صنعت معدن کشور قرار دهد.

  
   متن اصلی:
     ا هداف
معمولاً تحلیل حوادث معدنی در سطوج مختلف کشوری، استانی و یا حوادث مربوط به یک معدن خاص می تواند برای شناخت وضع موجود به صورت صحیح و دقیق و با اهداف زیر انجام شود:
1- شناسایی عوامل و یا قراین حادثه ساز از قبیل زمان، مکان، روش‌‌های استخراج، خطاهای انسانی و غیره.
2- نظارت دوره‌ای بر روند تغییرات آماری حوادث و تحلیل علت بروز حادثه توسط عوامل حادثه ساز.
3- پیشنهاد ملاحظات ایمنی و تجهیزات حفاظتی فردی (ماسک ضد گاز، دستگاه‌‌های خودنجات و اکسیژن زا و غیره) به منظور کاهش تعداد حوادث (خصوصاً حوادث مهلک) و نیز کاهش خسارت‌‌ها در صورت وقوع
4- برآورد زیان‌‌های (مالی و جانی) حوادث در حین کار طی یک دوره مشخص (مثلاً یک سال)
5- تعیین سود و زیان واقعی هر واحد معدنی و بخش معدن با در نظر گرفتن خسارت‌‌های ناشی از حوادث معدنی
6- آشکارسازی نیازهای آموزشی و خلاءهای مقرراتی
7- ساماندهی فرآیندهای معطوف به کاهش اثرات حوادث و تجهیز ساز و کارهای امداد و نجات
8- شفاف سازی(Transparency)، مستندسازی(Documentation) و ایجاد حساسیت(Sensitivity) نسبت به واقعیت‌‌های موجود که هر کدام جزیی از فرآیند تصمیم سازی(Decision support) می‌باشند]1[.
چالش اصلی در تحلیل حوادث معدنی، عدم دسترسی به داده‌‌های حوادث معدنی می باشد. تجربیات گذشته نشان می‌دهد که مشکل دسترسی به داده‌‌های حوادث معدنی به سه حوزه مربوط می باشد: محل معدن، مسیر معدن تا ستاد، و محل ستاد. به این ترتیب که احیاناً سهل انگاری در ثبت حادثه و یا جزییات کامل آن در محل معدن می تواند راه را برای هر نوع تحلیل و اقدام پیشگیرانه در آینده مسدود سازد. از طرفی معمولاً بسیاری از حوادث معدنی ثبت شده به ستاد گزارش نمی شوند و یا به مراکزی گزارش می شوند که در آن مراکز مسیر اداری تعریف شده ای برای ارسال گزارش حادثه به ستاد پیش بینی نشده است. علاوه بر این‌‌ها گزارش‌‌های ارسالی مربوط به کل کشور در طول سالیان گذشته به صورت متمرکز و سازماندهی شده‌ای نگهداری نشده است. یکی از دلایل این مشکل، عدم وجود نگرش جامع نسبت به داده‌‌های(Data) حوادث معدنی در سطوح مدیریتی در کشور می باشد. چنین نگرشی به ما می آموزد که همه داده‌‌های مربوط به یک موضوع خاص (مثلاً حوادث معدنی) به هم مرتبط می باشند و در صورتی که به صورت سامان یافته (Systematic) جمع آوری شده و از آنها استفاده شود می‌توانند در ارایه راهکارهای مناسب برای کاهش آمار حوادث به کار آیند. ایجاد داده‌‌های کارآمد پیش نیاز این موضوع می باشد که در ادامه با تفصیل بیشتری در مورد آن توضیح داده خواهد شد.
واقعیت این است که تاکنون به دلیل نبود زیرساخت‌‌های مناسب امکان انجام تحلیل‌‌های جامع در سطح ملی و امکان مقایسه بخش معدن و بررسی‌‌های تطبیقی با کشورهای توسعه یافته معدنی و تعیین چشم اندازهای آتی در زمینه ایمنی و مدیریت حوادث معدنی چندان میسر نبوده است. نگاه اجمالی به مجموعه مقالات همایش‌‌های ایمنی، بهداشت و محیط زیست معادن]2[،]3[،]4[ درچند سال گذشته موید این موضوع است که کارهای تحقیقاتی و تحلیل‌‌های ارایه شده در مورد حوادث معدنی عمدتاً محدود به حوادث یک یا چند واحد معدنی می باشد. بر این اساس استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) در قالب یک سامانه جامع نرم‌افزاری برای مدیریت و ساماندهی داده‌‌های حوادث معدنی در سال‌‌های آتی که امکان ثبت و پردازش و بهره‌برداری از این داده‌‌ها را در کوتاه‌ترین زمان فراهم سازد، یکی از زیر ساخت‌‌های مورد نیاز برای فعالیت‌‌های تحقیقاتی و امکان انجام تحلیل‌‌های جامع در سطح ملی، منطقه ای و جهانی می باشد.

مشخصات عمومی یک سامانه مدیریت پایگاه داده (DBMS)
ذکر برخی از مشخصات عمومی یک سامانه واقعی مدیریت پایگاه داده(DBMS) از این نظر حایز اهمیت است که افرادی که احیاناً با رایانه آشنایی دارند ولی کمتر با مقوله طراحی پایگاه داده و سامانه مدیریت پایگاه داده سروکار داشته‌اند، بتوانند درک بهتری از آن داشته باشند و دیگر اینکه هر روش جمع آوری و ذخیره داده‌‌ها در یک محیط رایانه‌ای را یک سامانه مدیریت پایگاه داده تلقی ننمایند. بنابراین، این بحث نه فقط برای داده‌‌های مربوط به حوادث معدنی بلکه برای مدیریت هر نوع از داده‌‌ها صدق می کند. از مشخصات عمومی یک سامانه مدیریت پایگاه داده، که در حال حاضر در مورد آن اتفاق نظر نسبی وجود دارد. "ویژگی‌‌ها" و "!جزاء اصلی" آن می باشد که در ادامه توضیح داده می شود. برخی از ویژگی‌‌های یک سامانه واقعی مدیریت پایگاه داده عبارتست از]5[:
- استقلال (منطقی و فیزیکی) داده‌‌ها (Data Independence): استقلال منطقی داده‌‌ها یعنی دارا بودن قابلیت اعمال تغییرات در تعاریف و روابط بین داده‌‌ها بدون نیاز به اعمال تغییرات در موقعیت و منظره ظاهری داده‌‌ها و استقا!ل فیزیکی داده‌‌ها یعنی تغییر خصوصیات فیزیکی ذخیره‌سازی (محل فیزیکی ذخیره داده‌‌ها در رایانه) بدون تغییر روابط منطقی موجود میان داده‌‌ها.
- روابط پیچیده داده‌‌ها (Complex Data Relationship): امکان ایجاد هر نوع رابطه (مثلاً رابطه یک به یک، یک به چند و چند به چند) میان داده‌‌ها را فراهم می سازد.
- کنترل افزونگی داده‌‌ها (Control of Data Redundancy): قابلیت کنترل و کاهش داده‌‌های تکراری و زاید، که به آن نرمال سازی(Normalization) روابط میان داده‌‌ها گفته می‌شود و معمولا در مرحله طراحی ساختار داده‌‌ها (Data Structure) انجام می شود.
- سهولت استفاده (User Friendly): امکان ورود داده‌‌ها به سامانه و تهیه گزارش‌‌های تحلیلی توسط کاربران با حداقل وابستگی به افراد فنی.
اجزای اصلی یک سامانه مدیریت پایگاه داده (DBMS) مستقل از ساختار داده‌‌ها عبارت است از ]6[ قسمت تعریف داده (Data definition) و قسمت انجام عملیات روی داده (Data manipulation) بنابراین اجزای یک سامانه مدیریت پایگاه داده عبارت است از ]5[:
- جدول(Table): ساده ترین شکل استقرار داده‌‌ها به صورت چند ستون (Field) و ردیف (Record) می باشد و کار تعریف داده (Data definition) در آن انجام می شود.
- بازجست یا تقاضا(Query): قسمتی است که انجام عملیات روی داده‌‌ها (Data manipulation) در آن انجام می شود و برای برآوردن تقاضایی در مورد داده‌‌های ذخیره شده در جدول (Table) استفاده می شود. مثلاً انجام پالایش (Filter) برای مشاهده داده‌‌های خاصی از یک یا چند جدول، مرتب کردن (Sort) داده‌‌ها به روش مشخص برای ارایه در گزارش، ادغام دو یا چند ستون و یا انجام محاسبات برای تولید اطلاعات جدید از داده‌‌های خام.
- فرم (Form): صفحه ای مشابه یک پرسشنامه است و جهت ورود داده‌‌ها ظاهر می شود. داده‌‌ها از طریق فرم وارد شده و در جدول‌‌های مختلف ذخیره می شوند.
- گزارش(Report): صفحه ای است که می تواند بر اساس جدول (Table) یا بازجست (Query) طراحی شود. طراحی و صفحه نگاری آن برای چاپ و ارایه داده‌‌ها و نه نمایش روی صفحه رایانه می باشد. بنابر این پیام گزارش می بایست به صورت قابل درک به خواننده منتقل شود.
توضیح اینکه جدول (Table) و بازجست (Query) قسمت‌‌هایی از بانک اطلاعاتی هستند که معمولاً در معرض دید کاربران عادی نبوده و این افراد نیازی نیست جزییات آن را فرا بگیرند. یک کاربر عادی آموزش می بیند که از طریق فرم، داده‌‌ها را وارد کند و در قسمت گزارش(Report) صفحه گزارش‌‌های مورد نظر خود را مشاهده و چاپ کند. به همین دلیل در برخی تقسیم بندی‌‌ها فقط جدول (Table) و بازجست (Query) اجزای اصلی یک سامانه مدیریت پایگاه داده تلقی می شوند.
در یک سامانه مدیریت پایگاه داده ممکن است از برخی برنامه‌‌های کمکی برای ارتقای کارآیی سامانه نیز استفاده شود و حتی امکانات نصب سامانه بر روی شبکه اینترنت نیز فراهم شود ولی الزاماً جزو مشخصات عمومی یک سامانه واقعی مدیریت پایگاه داده تلقی نمی شوند. نکته دیگر اینکه کر یک یا چند فایل ساده که در یک محیط صفحه گسترده (Spreadsheet) مثلاً محیط (Excel) ذخیره شده باشد، حتی کر حاوی مقدار زیادی داده باشد و میان داده‌‌های این فایل‌‌ها نوعی ارتباط(Link) نیز ایجاد شده باشد و حتی این فایل‌‌ها بر روی شبکه اینترنت هم قابل دریافت باشد، این روش ذخیره داده‌‌ها یک سامانه مدیریت پایگاه داده تلقی نمی شود چرا که واجد مشخصات عمومی یک سامانه واقعی مدیریت پایگاه داده نمی باشد. معمولا در مراحل اولیه تولید داده‌‌ها در یک سازمان با توجه به محدود بودن حجم‌داده‌‌ها، ذخیره آنها درمحیط صفحه‌گسترده (Spreadsheet) مثلاًمحیط (Ms Excel) و یا در جداولی که در محیط‌‌هایی مثل (Ms Word) نوشته شده است صورت می گیرد. ولی با گذشت زمان حداقل سه موضوع جدید بوجود می آید:
حجم داده‌‌ها افزایش می یابد
- روابط میان داده‌‌ها پیچیده‌تر می‌شود
- نیاز به گزارش‌‌های مدیریتی (در کوتاه ترین زمان ممکن) و تحقیقاتی متنوع‌تر می‌شود
علاوه بر این‌‌ها مسئله سرعت و سهولت دسترسی و استفاده از داده‌‌ها نیز اهمیت پیدا می‌کند. بر همین اساس بحث ضرورت طراحی یک سامانه واقعی مدیریت پایگاه داده حوادث معدنی مطرح می‌شود.

ضرورت‌‌های طراحی این سامانه
با توجه به برنامه‌‌های ملی مبنی بر افزایش تولیدات معدنی در سال‌‌های آتی و افزایش تعداد پرسنل شاغل در این بخش ارتقای وضعیت ایمنی و بهداشت در معادن کشور از اولویت خاصی برخوردار است. یکی از زیرساخت‌‌های اصلی برای درس گرفتن از حوادثی که هر ساله رخ می‌دهد، داشتن داده‌‌های کارآمد و اطلاع‌رسانی در مورد حوادث گذشته می‌باشد. برای اینکه داده‌‌ها در یک پایگاه داده کارآمد باشند حداقل باید چهار خصوصیت زیر را داشته باشند]5[:
1- داده‌‌ها کامل و جامع باشند، یعنی حتی الامکان همه حوادث و همه جزییات مربوط به آن حادثه ثبت شوند (جامعییت داده‌‌ها)
2- داده‌‌ها صحیح و قابل اعتماد باشند (دقت)
3- داده‌‌ها به روز باشند (سرعت)
4- ذخیره داده‌‌ها در مرکز به نحوی باشد که همیشه و به سادگی قابل دسترسی باشند (قابلیت دسترسی) برای تبیین وضعیت داده‌‌های مربوط به حوادث معدنی به طرحی اشاره می‌شود که در ستاد وزارت صنایع و معادن با هدف جمع آوری و تحلیل داده‌‌های حوادث معدنی کشور در سال 1380 انجام شده است ]7[. این طرح با همکاری همه ارگان‌‌هایی که به نحوی با حوادث معدنی سروکار داشته‌اند انجام شده است. این ارگان‌‌ها عبارتند ازسازمان بیمه‌‌های تامین اجتماعی، وزارت کار، شرکت ملی فولاد، معاونت امور معادن وزارت صنایع و معادن (ثفتر نظارت و ایمنی معادن) و سایرین. در این طرح با تااش زیاد مجموعاً داده‌‌های مربوط به 448 حادثه از آرشیو مراجع مذکور جمع‌آوری شد که درواقع این تعداد حادثه بسیار کمتر از تعداد مورد انتظار برای سال 1380 بود. نکته دیگری که از این پروژه تجربه شد این بود که آمار حوادث معدنی کشور در سال 1380 و احتمالاً سال‌‌های قبل را در یک مرکز خاص و به صورت متمرکز نمی توان انتظار داشت. شکل(1) نشان می‌دهد که فقط تعداد کمی از این 448 حادثه توسط بیش از یک مرجع ثبت و گزارش شده است و بنابراین احتمال اینکه برخی حوادث به هیچ یک از این مراجع گزارش نشده باشد وجود داشته است.
 
شکل 1: تعداد حوادث معدنی تبت شده توسط مراجع مختلف در سال 1380]7[

از این تحقیق همچنین مشخص شد معمولاً حوادثی به وزارت کار یا سازمان تامین اجتماعی گزارش می شوند که منجر به خسارت‌‌های جانی و مالی عمده شده اند و این مراجع به دلیل مسئولیت حقوقی و قانونی خود از آن مطلع شده‌اند. حوادث با شدت کمتر کر چه از نظر آماری و تحلیلی اهمیت زیادی دارند ولی معمولاً ثبت و یا به خار، از معدن گزارش نمی شوند. همچنین به علت استفاده از پرسشنامه‌‌های متفاوت برای ثبت جزییات یک حادثه معدنی درصد قابل توجهی از داده‌‌های مربوط به هر حادثه قابل دسترسی نبود. از تجربه این پروژه نتیجه‌گیری شد که با وجود تلاش قابل تقدیر همه افراد دخیل، جمع آوری داده‌‌های مربوط به همه حوادث معدنی، در یک ستاد ملی با ساز و کار فعلی مقدور نمی‌باشد. ضمن اینکه سرعت انتقال و نیز قابلیت دسترسی به داده‌‌های موجود در آرشیوها بسیار کندتر از چیزی بود که تصور می‌شد. این توضیحات نشان می‌دهد که داده‌‌های حوادث معدنی از نظر کارآمدی (جامعیت، دقت، سرعت، قابلیت دسترسی) در وضعیت نامطلویی قرار دارند.
بنابراین نویسندگان این مقاله نتیجه‌گیری نموده اند که تحقیقات در حوزه حوادث معدنی علاوه بر پیش نیازهای اجرایی و فنی که تشریج شد، زمینه‌‌های فرهنگی برای ایجاد نگرش جامع نسبت به داده‌‌های حوادث معدنی در سطح ملی باید ایجاد شود که نتیجه آن یکپارچه سازی داده‌‌ها و ایجاد انبار داده‌‌های‌‌ (Data Warehouse) مربوط به حوادث معدنی در سطح کشور می‌باشد. البته باید این مطلب اضافه شود که ایجاد انبار داده‌‌ها هدف نهایی نیست بلکه تبدیل آن به دانش فنی و ارایه راهکار در جهت ارتقای وضعیت ایمنی در معادن مورد نظر می باشد. مطالعه چند دهه روند کاهش آمار حوادث معدنی در کشورهای پیشرفته معدنی موید همین موضوع است که به موازات پیشرفت‌‌های فناوری در زمینه معدنکاری و تجهیزات ایمنی، فرهنگ جامع نگری نسبت به داده‌‌های حوادث معدنی نیز در طول زمان رشد کرده است. بطوری که مثال در کشور امریکا در حال حاضر یک مرکز ملی برای نگهداری و تحلیل این داده‌‌ها وجود دارد که بطور دایمی و بصورت متمرکز حوادث معدنی این کشور را تحلیل می نماید.

مزیت‌‌های استفاده از این سامانه
از لحاظ نظری یکی از مزایای استفاده از یک سامانه واقعی مدیریت پایگاه داده، استاندارد شدن فرآیند طراحی داده‌‌ها با استفاده از لغت نامه داده‌‌ها (Data Dictionary) و رعایت انضباط بدلیل دقت و تجزیه‌وتحلیل کامل در زمان تعریف داده‌‌ها و روابط بین آنها می باشد. این موضوع در بحث داده‌‌های مربوط به حوادث معدنی به معنی استفاده از یک پرسشنامه مشخص در کلیه واحدهای معدنی در کشور و حتی سایر ارگان‌‌های ذیربط و تعریف دقیق و یکسان از اقاام اطلاعاتی (Data element) در مورد یک حادثه می‌باشد. به عنوان مثال یکی از مفاهیم اولیه که باید در فرهنگ حوادث معدنی مشخص شود تعریف خود حادثه است و اینکه چه چیزی حادثه تلقی می شود و باید ثبت شده و به ستاد گزارش شود. در تجربه مربوط به جمع آوری آمار حوادث معدنی]7[در سال 1380 مشاهده شد که در برخی استان‌‌ها هیچ حادثه معدنی ثبت شده‌ای وجود ندارد که البته باتوجه به واقعیت‌‌های موجود در معادن کشور قابل قبول نیست. دلیل موضوع این است که از نظر بعضی از متولیان امور معدنی فقط حوادث منجر به فوت حادثه تلقی شده و قابل گزارش می‌باشند. حتی بعضی مدیران، حوادث بخش پیمانکاری در معدن را قابل گزارش نمی‌دانند و فقط حوادثی را گزارش می‌کنند که مربوط به پرسنل استخدامی توسط مدیریت معدن می‌باشد. در حالی که از نظر افراد دقیق و آگاه هر نوع اتفاق ناخواسته ای که در محدوده معدن منجر به خسارات مالی یا جسمی شود حادثه تلقی می‌شود. همچنین با توجه به اینکه شاخص‌‌های ازریایی حوادث بر اساس اقلام اطلاعاتی موجود در سامانه محاسبه می شوند یکسان‌سازی و رعایت نظم و دقت در تعریف این شاخص‌‌ها نیز نظم خاصی را در جامعه معدنی کشور ایجاد خواهد کرد. معمولا با هر سامانه مدیریت پایگاه داده یک لغت نامه داده‌‌ها(Data Dictionary) شکل می‌گیرد که نقش مهمی در ساماندهی ادبیات مورد استفاده توسط کابران سامانه (و کلیه کسانی که از نتایج آن استفاده می کنند) دارد.
ایجاد نگرش جامع نسبت به داده‌‌ها یکی دیگر از مزایای چنین سامانه‌ای خواهد بود. ایجاد چنین دیدگاهی نسبت به داده‌‌های حوادث معدنی به این معنا خواهد بود که همه داده‌‌ها حتی داده‌‌های مربوط به حوادث جزیی با اهمیت تلقی می شوند و به هم مرتبط می باشند و در صورتی که به صورت سامان یافته (Systematic) ثبت، نگهداری و انباشته شوند می توانند در ارایه راهکارهای مناسب برای کاهش آمار حوادث بکار آیند. این داده‌‌ها در طول زمان نیز ارزش خود را از دست نمی‌دهند. نکته دیگر این است که در مورد هر حادثه ای که واقع می شود کلیه اجزای اطلاعاتی آن حادثه مهم و با ارزش تلقی می شوند، بنابراین روش ثبت حادثه باید به گونه‌ای باشد که دقت‌‌های لازم در این مورد به عمل آید. ایجاد پیش زمینه‌‌های فرهنگی، قانونی و اجرایی برای پیاده سازی این روش‌‌ها ضروری بنظر می رسد.
از دیگر مزایای استفاده از یک سامانه مدیریت پایگاه داده قابلیت استخراج هوشمندانه اطلاعات از داده‌‌ها می باشد. امروزه در واقع یکی از کاربردهای عمده و مهم سامانه‌‌های مدیریت پایگاه داده استخراج هوشمندانه اطلاعات از داده‌‌ها (Data mining) است که در واقع کشف الگوهای رفتاری و روابط جدید میان داده‌‌ها می باشد که طی آن با مرتب کردن حجم زیادی از داده‌‌ها(Data) درواقع اطلاعات(Information) جدید و ارزشمندی تولید می شود که دانش (Knowledge) ما را در مورد الگوهای رفتاری و روابط میان داده‌‌ها گسترش می دهد، چیزی که تاکنون متوجه آن نبوده ایم. بنابر این در این فرآیند با استفاده از داده‌‌ها دانش (Knowledge) خود را نسبت به موضوع مورد نظر گسترش می دهیم]8[. این اطلاعات معمولا بسیار بیشتر از مدل‌‌های ساده توانایی پیش‌بینی وقایع را افزایش می دهند. این شاخه از مبحث سامانه‌‌های مدیریت پایگاه داده با سرعت زیادی در حال گسترش و بکارگیری در علوم مختلف میباشد که البته پیش نیاز آن وجود انبار بزرگ داده‌‌هــای (Data Warehouse) مربوط به چند دوره از آن موضوع خاص می باشد]9[. مثال کاربردی این موضوع برای داده‌‌های معادن کشور به صورت یک طرح نمادین در شکل(2) نشان داده شده است. بر اساس این شکل فرض می شود که از مرتب کردن و پالایش انبوه داده‌‌های حوادث معدنی کشور در قاعده هرم، اطلاعاتی بدست می آید که در قسمت میانی هرم ترسیم شده اند. در مرحله بعد از تلفیق اطلاعات بدست آمده یک راهکار اجرایی برای کاهش آمار حوادث کشور پیشنهاد می شود. نویسنده گان این مقاله با این طرح نمادین نشان می دهند که چگونه می توان در صورت محدودیت منابع مالی مناسب ترین راهکارهای اجرایی را از انبوه داده‌‌های حوادث معدنی بر اساس مستندات (Evidence based) موجود انتخاب کرد.

مشخصات سامانه
در مرحله "شناخت" طراحی این سامانه، داده‌‌های مورد نیاز، مسیر و نحوه تولید داده‌‌ها و نحوه انتقال آنها مورد بررسی قرار گرفت. به منظور برآورد داده‌‌های مورد نیاز به ازای هر مورد حادثه تعداد زیادی پرسشنامه‌‌های گزارش حادثه در کشورهای پیشرفته و معدنی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین تعدادی پرسشنامه‌‌های گزارش حادثه که در داخل کشور مورد استفاده قرار می‌گیرد نیز جمع آوری و بررسی شد. بر این اساس، نویسنده‌گان این مقاله داده‌‌های مربوط به یک حادثه را به پنج دسته تقسیم نمودند:
1- داده‌‌های کلی در مورد معدن
2- داده‌‌های مربوط به قبل از وقوع حادثه
3- داده‌‌های مربوط به لحظه وقوع حادثه
4- داده‌‌های مربوط به پیامدهای حادثه
5- داده‌‌های تکمیلی
بر همین اساس یک پرسشنامه جامع برای ثبت و گزارش یک حادثه طراحی شده است که در آن حدود یکصد جزء داده (Data element) به ازای هر حادثه باید ثبت شود. در این پرسشنامه همچنین مشخصات شخص حادثه دیده و شخص حادثه آفرین جداگانه و بطور کامل ثبت می شود، چرا که الزاما همیشه شخص حادثه‌دیده ایجادکننده حادثه نبوده است و ازطرفی مشخصات فردی حادثه‌آفرین مثلاً از نظر سطح سواد و میزان اکاهی نسبت به کار محوله اهمیت بیشتری دارد. هرچند تبیین دقیق داده‌‌های مربوط به معادن بحث کاملتری را طلب می نماید ولی اجمالا برخی اقلام داده‌‌ها و کاربری آنها در تحلیل حوادث توسط نوسندگان مقاله تشریج می شود.
1- داده‌‌های کلی در مورد معدن- شامل مشخصات شناسنامه‌ای معدن می‌باشد که نسبت به زمان تغیری نمی کند. مثلاً نام معدن، ماده معدنی، روش معدنکاری، تاریخ شروع بهره‌برداری و موقعیت جغرافیایی. این نوع داده‌‌ها برای تحقیق در مورد توزیع حوادث نسبت به محل جغرافیایی، ماده معدنی و غیره ضروری می باشد (اپیدمولوژی حوادث).
 
شکل 2: طرح نمادین سلسله مراتب تولید دانش از انبوه داده‌‌های حوادث معدنی

2- داده‌‌های مربوط به قبل از وقوع حادثه- معطوف به مسائلی است که به کشف دلایل و یا قرائنی که به طور غیر مستقیم در وقوع حادثه نقش دارند کمک بسیاری می نماید، مثلاً کشف اینکه آیا حوادث در قرائن زمانی خاصی اتفاق می افتند (کرونولوژی حوادث) . این قسمت شامل سوالاتی از قبیل محل وقوع، تاریخ، نوبت شیفت کاری، ساعت وقوع، حضور مسولین ایمنی، کمک‌‌های اولیه و تیم امداد و نجات در محل کار خود، و ... می باشد.
3- داده‌‌های مربوط به لحظه وقوع- معطوف به مسائلی است که به کشف دلایل فنی که به طور مستقیم در وقوع حادثه یا وخیمتر شدن آن نقش دارند کمک بسیاری می کنند. مثلاً مشخصات پرسنلی شخص حادثه‌دیده و شخص حادثه‌آفرین (درصورت متفاوت بودن) ، تجهیزات حفاظتی مصدوم (مثل ماسک ضد گاز، دستگاه‌‌های خودنجات و اکسیژن زا) ، میزان آموزش و سابقه کار این افراد در شغل فعلی، علت اصلی حادثه، علت فنی وقوع حادثه، موارد قانونی نقض شده، کروکی محل حادثه، کمک‌‌های اولیه انجام شده، شرح عملیات نجات، شواهد حادثه (عکس، فیلم و...) . به عنوان مثال عدم وجود کمک‌‌های اولیه و یا عدم آمادگی تیم نجات می تواند ابعاد یک حادثه را وخیم‌تر نماید.
4- داده‌‌های مربوط به پیامدهای حادثه- این نوع سوالات برای تعیین ابعاد خسارت‌‌های جانی و مالی کمک می کنند. مثلاً موضع آسیب دیده، نتیجه آسیب‌دیدگی، مدت کار از دست رفته، ارزش ماشین‌آلات و تجهیزات خسارت دیده، و غیره. این نوع داده‌‌ها همچنین موجب افزایش میزان آگاهی نسبت به تجهیزات حفاظتی مورد نیاز در هنگام کار و نیز میزان توجه نیروی کار در استفاده از آنها خواهد شد.
5- داده‌‌های تکمیلی- شامل مجموعه داده‌‌های متغیر (نسبت به زمان) در معدن می باشند که به طور مستقیم به حادثه ربطی ندارند ولی برای تعیین شاخص‌‌های ارزیایی سطح ایمنی و مقایسه آنها با متوسط جهانی ضروری می باشند. بعنوان مثال تعداد کل پرسنل معدن، کل ساعت کار انجام شده، تنار تولید روزانه، ماهانه و سالیانه.
یک پرسشنامه حادثه با این مشخصات نه تنها دقت کار برای ثبت جزییات یک حادثه را افزایش می دهد، بلکه استراتژی کلی یک واحد معدنی را برای تعامل با حوادث نیز مشخص می نماید. سوالاتی از قبیل نحوه انجام عملیات امداد و نجات، نام مسئول ایمنی در شیفت کاری و... بطور ضمنی این پیام را القاء می نماید که معدن باید برنامه و تیم امداد و نجات داشته باشد، مسئول ایمنی در هر شیفت باید مشخص باشد و مسایلی از این قبیل.
این سامانه در سه سطح قابل پیاده سازی و بهره برداری می باشد: در سطح ملی، استانی، و معدنی (برای معادن بزرگ) . در صورتی که داده‌‌ها کافی باشد، سامانه می‌تواند این قابلیت را راشته باشد که بطور پویا علت وقوع حادثه را با آیین نامه ایمنی معادن تطبیق داده و موارد نقض شده را اعلام نماید. ورود داده‌‌ها به سیستم به صورت دستی در ستاد و نیز از طریق شبکه اینترنت و بصورت غیرمتمرکز امکان‌پذیر خواهد بود. در این سامانه، انواع گزارش‌‌های مدیریتی و فنی برای کاربران مختلف می‌توان ارائه نمود، که با گذشت زمان قابل اصلاح و بازنگری نیز می‌باشند.


   نتیجه گیری:
     در عصر انفجار اطلاعات، مدیریت و ساماندهی داده‌‌های موجود به منظور استفاده بهینه از آنها به مفهومی کاملا تخصصی و حرفه ای بنام فناوری ارتباطات و اطلاعات(ICT) تبدیل شده است. در مورد حوادث معدنی با توجه به گستره وسیع معادن در ایران اگر انجام تحلیل‌‌های جامع مورد نظر باشد، وقتی که حجم داده‌‌ها بیشتر می شود و پردازش‌‌های مورد نیاز متنوع تر می شود مدیریت داده‌‌ها به صورت دستی و سنتی مقدور نخواهد بود. استفاده از فناوری ارتباطات و اطلاعات (ICT) در قالب یک سامانه مدیریت پایگاه داده حوادث معدنی در این مرحله راهگشا خواهد بود. در کشور ما و در حوزه مدیریت حوادث معدنی به دلیل اینکه یک سامانه با مشخصاتی که در این مقاله تشریح شد در گذشته پیاده سازی نشده است، بحث و گفتگو در زمینه ضرورت‌‌های ایجاد و نیز قابلیت‌‌های فنی چنین سامانه ای ضروری به نظر می رسد. مسلماً کر از این مرحله عبور کرده بودیم می بایست بیشتر در مورد چگونگی بهره برداری از این داده‌‌ها و نتایج حاصل از آن بحث می کردیم.
   یکی از نکات اساسی در مورد مدیریت حوادث معدنی ایجاد یک نگرش جامع نسبت به داده‌‌های حوادث معدنی در کشور می باشد. در یک نگرش جامع ثبت و جمع آوری داده‌‌های همه معادن ایران، برای تحلیل و درس گرفتن از حوادث گذشته و تدوین استراتژی و راهکار برای کاهش خسارت‌‌ها مفید و بلکه ضروری است. در مورد هر حادثه نیز ثبت همه جزئیات مطابق پرسشنامه‌‌های طراحی شده ضروری می باشد. نکته دیگری که از این تحقیق بدست آمده است لزوم القای یک نگرش سامانه ای (نگرش سیستمی) نسبت به داده‌‌های مربوط به حوادث معدنی در کشور می باشد. چنین نگرشی اصرار دارد به منظور استفاده بهینه از تجربه حوادث گذشته داده‌‌های مربوط به حوادث معدنی بر اساس اصول حاکم بر یک سامانه مدیریت پایگاه داده ثبت، جمع آوری، نگهداری و پردازش شوند. کر چه سامانه مورد بحث در این مقاله قابل پیاده سازی در سه سطح ملی، استانی و یا معدنی می باشد ولی تحلیل‌‌های جامع و در سطح کاان در صورتی قابل انجام است که داده‌‌های کل کشور در یک سامانه مرکزی وارد شود. بر اساس این نگرش هر حادثه ای که در هر معدن واقع شود می تواند در سطح ملی و برای کل معادن کشور آموزنده باشد.